خیانت اشکال مختلفی دارد، اما همه آنها می توانند بسیار دردناک باشند. متأسفانه، گاهی اوقات توسط افرادی که بیشتر روی آنها برای دوست داشتن، محافظت و مراقبت از ما حساب می کنیم، به ما خیانت می کنند. به همان اندازه که تحمل هر نوع آن سخت است، خیانت شریک زندگی می تواند مخرب ترین از همه باشد.

ترومای خیانت
صدمات ناشی از خیانت تقریباً به طور کلی زمانی تجربه می شود که اعتماد در یک رابطه صمیمی یا نزدیک نقض شود. رایجترین مثال در مورد خیانت اتفاق میافتد، اما این آسیب میتواند ناشی از هر نوع آن باشد – از جمله خشونت بین فردی، دروغگویی، یا سوء استفاده عاطفی. این تجربیات منجر به احساسات شدید منفی می شود که می تواند منجر به آسیب های کوتاه مدت و طولانی مدت شود.
وقتی خیانت رابطهای اتفاق میافتد، مغز نه تنها حافظه، بلکه احساسات و احساسات فیزیکی اطراف را در خود جای میدهد. هر بار که خاطرات تحریک می شوند، درد نیز ایجاد می شود که منجر به زخم های عاطفی مداوم می شود. علاوه بر این، این خاطرات می توانند توسط محیط، رویدادهای اطراف، افکار درونی و احساسات مختلف ایجاد شوند.
بسیاری از افرادی که احساسات مربوط به ترومای خیانت را تجربه می کنند، آنها را کاهش می دهند و فکر می کنند آنچه که احساس می کنند احمقانه یا بی اهمیت است. اما آسیب خیانت هم واقعی و هم معتبر است. این می تواند باعث شود افراد احساس شکستگی کنند و اعتماد به نفس و توانایی آنها در برقراری ارتباط از بین برود.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان احساس آسیب ناشی از خیانت را تجربه کنید، این احساسات دیوانه کننده نیستند. مهمتر از آن، باید بدانید که بهبودی ممکن است.
5 نوع خیانت
پنج نوع خیانت وجود دارد: فرصت طلبانه، اجباری، عاشقانه، عاشقانه متعارض و یادگاری. در اینجا، ما هر یک را و اینکه چه معنایی برای پیشبرد رابطه شما میتواند داشته باشد را بررسی میکنیم.
خیانت فرصت طلبانه
خیانت فرصت طلبانه زمانی اتفاق می افتد که فردی عاشق است و به شریک زندگی خود وابسته است، اما تسلیم میل جنسی خود برای شخص دیگری می شود. به طور معمول، این نوع تقلب ناشی از شرایط یا فرصتهای موقعیتی، رفتار ریسکپذیر و مصرف الکل یا مواد مخدر است.
خیانت واجب
این نوع خیانت مبتنی بر این ترس است که مقاومت در برابر پیشرفتهای جنسی کسی منجر به طرد شدن شود. افراد ممکن است احساس میل جنسی، عشق و وابستگی به شریک زندگی خود داشته باشند، اما همچنان به دلیل نیاز شدید به تایید، خیانت می کنند. این نیاز آنها به پذیرش است که باعث میشود به روشهایی رفتار کنند که با احساسات دیگرشان مغایرت دارد. به عبارت دیگر، برخی از افراد نه به این دلیل که میخواهند تقلب کنند، بلکه به این دلیل که به تاییدی که همراه با جلب توجه دیگران است، نیاز دارند.
خیانت عاشقانه
این نوع خیانت زمانی اتفاق می افتد که فرد خیانتکار وابستگی عاطفی کمی به شریک زندگی خود داشته باشد. آنها ممکن است به رابطه خود متعهد باشند و آن را به نتیجه برسانند، اما مشتاق یک ارتباط صمیمی و عاشقانه با شخص دیگری هستند. به احتمال زیاد، در صورت ازدواج، تعهد آنها به ازدواج مانع از ترک همسرشان خواهد شد، اما تمایل آنها به خیانت تا زمانی که عمیقاً مسائل خود را با شریک زندگی خود حل نکنند، ادامه خواهد داشت.
خیانت عاشقانه متعارض
این نوع خیانت زمانی اتفاق می افتد که افراد در یک زمان عشق واقعی و میل جنسی را برای بیش از یک نفر تجربه کنند. علیرغم تصورات ایده آلیستی ما از داشتن تنها یک عشق واقعی، ممکن است عشق عاشقانه شدید را برای چندین نفر به طور همزمان تجربه کنیم. در حالی که چنین موقعیت هایی از نظر احساسی امکان پذیر است، اما بسیار پیچیده هستند و تمایل به ایجاد اضطراب و استرس زیادی دارند.
خیانت یادگاری
این نوع خیانت زمانی اتفاق می افتد که فرد در یک رابطه متعهدانه است اما هیچ احساسی نسبت به شریک زندگی خود ندارد. هیچ میل جنسی، عشق یا وابستگی وجود ندارد، فقط یک احساس تعهد وجود دارد که زوج را در کنار هم نگه می دارد.
این افراد خیانت را اینگونه توجیه می کنند که به خود می گویند حق دارند در رابطه فعلی خود به دنبال چیزی بگردند که به دست نمی آورند. خواسته های جنسی برآورده نشده می توانند به راحتی در اینجا وارد عمل شوند.
چه چیزی باعث خیانت می شود؟
در حالی که این تروما می تواند از موقعیت های مختلف ناشی شود، دو بازه زمانی گسترده وجود دارد که ممکن است در آن ایجاد شود: کودکی و بزرگسالی.
ترومای دوران کودکی
آسیب ناشی از خیانت فقط از تجربیات اخیر ناشی نمی شود. تروما می تواند سال ها به عقب برگردد، و خیانت های دوران کودکی می تواند بر زندگی شما تأثیر بگذارد. چنین آسیب هایی می تواند در نتیجه آزار جسمی، عاطفی یا کلامی باشد. در برخی موارد، خود حادثه آن ممکن است فراموش شود و بسیاری از کسانی که آسیب های دوران کودکی را تجربه می کنند، احساسات و عواطف را به عنوان مکانیزم مقابله کم اهمیت می دانند.
ترومای بزرگسالی
مانند ترومای دوران کودکی، ترومای بزرگسالان نیز می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند آزار جسمی یا عاطفی.وقتی یک شریک به شما خیانت می کند، چیزی بیش از نقض اعتماد است. این می تواند جهان بینی شما را متزلزل کند و باعث شود که شما ناگهان احساس عدم اطمینان و ترس از آینده کنید. این احساسات تنها هر قدر که زندگی شما با شریک زندگی تان نزدیک تر و یکپارچه تر باشد ترکیب می شود. علاوه بر این، این آسیب می تواند از روابط گذشته گسترش یابد و ماه ها یا سال ها بعد شما را تحت تاثیر قرار دهد.

علائم و نشانه های خیانت
علائم برای هر فردی شکل متفاوتی خواهد داشت و تجربیات شما منحصر به فرد خواهد بود. با این حال، برخی از علائم تقریباً برای همه افراد مبتلا به ترومای خیانت مشترک است.
برخی از علائم
ناراحتی عاطفی: احساسات شدید مانند شوک، خشم، غم، صدمه و سردرگمی پس از خیانت رایج است. این احساسات می تواند طاقت فرسا و مدیریت آنها دشوار باشد و منجر به آشفتگی عاطفی و بی ثباتی شود.
اضطراب و ترس: فرد خیانت شده ممکن است در نتیجه آن دچار اضطراب، ترس یا حتی وحشت شود. این می تواند به صورت یک حالت دائمی نگرانی، هوشیاری بیش از حد، یا ترس شدید از خیانت بیشتر ظاهر شود.
افسردگی: احساس ناامیدی و ناامیدی طولانی مدت می تواند نشانه های افسردگی پس از ضربه آن باشد.
افکار مزاحم و نشخوار فکری: ضربه ناشی از خیانت می تواند منجر به افکار مداوم در مورد آن شود که اغلب با میل شدید برای درک دلیل وقوع آن همراه است.
مسائل مربوط به رابطه: اعتماد اغلب در پی یک خیانت از بین می رود، که می تواند منجر به مشکلاتی در ایجاد روابط جدید یا حفظ روابط موجود شود.
عزت نفس و ارزش خود: آسیب ناشی از خیانت می تواند باعث شود که فرد ارزش و ارزش خود را زیر سوال ببرد. آنها ممکن است احساس بی کفایتی، سرزنش خود، یا شک به خود را تجربه کنند.
اختلالات خواب: مشکلات خواب مانند بی خوابی، کابوس، یا خواب ناآرام می تواند از علائم آسیب خیانت باشد. استرس عاطفی و روانی می تواند آرامش و به خواب رفتن را دشوار کند.
انزوا و گوشه گیری: در تلاش برای محافظت از خود در برابر آسیب های بیشتر، ممکن است فرد خیانت شده از تعاملات اجتماعی کناره گیری کند، از موقعیت هایی که آنها را به یاد آن می اندازد اجتناب کند یا خود را از دوستان و خانواده منزوی کند.
تأثیر خیانت
تاثیر ضربه های خیانت در کوتاه مدت و بلند مدت و در بسیاری از جنبه های زندگی احساس می شود.
ترومای درمان نشده می تواند منجر به مشکلات روانی جدی شود.
افسردگی، اضطراب و شرایط سلامت روان به شدت با تروما مرتبط هستند، همانطور که اختلالات مصرف مواد و سایر اعتیادها نیز مرتبط هستند. مشکلات حافظه، زوال شناختی و مشکلات تمرکز و توجه در صورت عدم درمان ممکن است رخ دهد. حملات پانیک، بی خوابی، و تصاویر یا افکار مزاحم نیز ممکن است.
تروما سطح استرس را افزایش می دهد که ممکن است به انواع مشکلات سلامت جسمی کمک کند. تروما با بیماری قلبی و همچنین به طور کلی سلامت ضعیف مرتبط است. ممکن است خستگی، سردرد و درد عضلانی رخ دهد. سایر علائم فیزیکی ممکن است شامل اختلال عملکرد جنسی یا کمبود میل جنسی باشد. در حالی که برای تعیین نقش خاصی که تروما بر سلامتی ایفا می کند تحقیقات بیشتری لازم است، تأثیر آن می تواند گسترده باشد.
به جای اجتناب کردن تصدیق کنید
شما نمی توانید آن را پاک کنید، بنابراین مهم نیست که چقدر با دقت سعی می کنید اتفاقات رخ داده را سرکوب کنید، ممکن است زمانی که با دوستانتان، مراقبت از فرزندانتان یا رانندگی به سمت محل کار هستید، آن خاطرات را تکرار کنید.
متمایل شدن به آسیبی مانند خیانت ممکن است حتی در نظر گرفتن آن خیلی دردناک به نظر برسد. اما تصدیق آن به شما این امکان را میدهد تا دلایل پشت آن را بررسی کنید، که میتواند به شروع روند بهبودی کمک کند.
به جای گرفتار شدن در یک چرخه بیوقفه شک و انتقاد از خود، میتوانید با مسائل زمینهای رابطه، مانند فقدان ارتباط یا صمیمیت کنار بیایید و راههایی را برای حل آنها جستجو کنید.

چگونه با خیانت در یک رابطه کنار بیایید؟
خیانت به اندازه کافی سخت است، اما مقابله و غلبه بر آن می تواند بسیار دشوارتر باشد. هیچ لیست مشخصی از قوانینی وجود ندارد که به شما کمک کند سریعتر یا بهتر بر خیانت غلبه کنید، اما در اینجا چند نکته وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند تا روابط سالمی داشته باشید و با آن راحت تر مقابله کنید:
عواطفی را که احساس می کنید نام ببرید و در آغوش بگیرید، زیرا پذیرش احساس خود اولین گام به سمت بهبودی است.
نیازی به توضیح احساسات خود برای کسی یا منطقی کردن آنها نداشته باشید.
در برابر میل بالقوه برای تلافی به یک خیانت مقاومت کنید.
هر گونه خیانت فیزیکی را بپذیرید و به آن رسیدگی کنید.
خیانت را ارزیابی کنید و سعی کنید دلایل احتمالی پشت آن را کشف کنید.
سعی کنید با آرامش در مورد آن با شریک زندگی خود صحبت کنید و به حرف او گوش دهید.
افکار و احساسات خود را نزد یک متخصص حرفه ای ببرید تا به شما کمک کند.
بدانید که مجبور نیستید بمانید. اگر خیانت برای شما بسیار مضر است، میتوانید برای پردازش کارهایی که باید انجام دهید کار کنید، و اگر تصمیم به ترک جایی است که به پایان میرسید، این یک تصمیم معتبر است.
تأثیرات روانی و عاطفی عشق و خیانت
عشق می تواند به نتایج مثبت شخصی مانند شادی کمک کند و احساس تعلق ایجاد کند که احساس امنیت، پذیرش و معنای زندگی را ایجاد می کند. با این حال، ادبیات همچنین نشان می دهد که همه روابط عاشقانه، روابط شاد نیستند.
برخی از قویترین و دردناکترین تأثیرات با درگیریهای روابط، جدایی و خیانت همراه بوده است.جدایی می تواند اختلالات بسیار قابل توجهی در خودپنداره و رفاه روانی فرد ایجاد کند. پس از یک خیانت، برخی از افراد معتقدند که دیگر هرگز عاشق نخواهند شد یا احساس می کنند هرگز یک رابطه عاشقانه رضایت بخش پیدا نخواهند کرد.
این افراد اعتقاد دارند که شایسته عشق نیستند و شخصیتی دوست داشتنی ندارند. یک فرد ممکن است پس از یک خیانت ویران شود و عزت نفس او از بین برود. تحقیقات یک الگوی دوز-پاسخ غیر خطی را در رابطه با اثرات منفی مقیاس خیانت نشان میدهد که به موجب آن تجارب خیانت در سطح پایین با سطوح نسبتاً بالایی تأثیر همراه است. اما در انتهای دیگر مقیاس، تجارب آن در سطح بالا یا با سطوح نسبتاً کم تأثیر یا حتی سطوح تأثیر کمتری نسبت به تجربیات خیانت در سطح متوسط همراه است. تأثیر بیشتر خیانت در سطوح بالا (در مقایسه با سطح متوسط) ممکن است منعکس کننده یک شکل غیرخطی از پاسخ از نظر سطوح شوک، غافلگیری و دشواری سازگاری با چنین خیانت های چشمگیر و قابل توجهی باشد.
5 مرحله خیانت چیست؟
بسیاری از روانشناسان و متخصصان روابط چارچوب های مختلفی را برای کمک به درک این فرآیند پیشنهاد می کنند. در اینجا یکی از این چارچوب ها یی وجود دارد که به پنج مرحله تقسیم می شود:
1. کشف
این مرحله ابتدایی است که فرد خیانت شده آگاه می شود. اغلب با شوک، ناباوری و سردرگمی مشخص می شود زیرا فرد سعی می کند اطلاعات را پردازش کند و آنچه را که اتفاق افتاده است درک کند.
2. آشفتگی عاطفی
در این مرحله، فرد خیانت شده با احساساتی مانند خشم، صدمه و ناامیدی مواجه می شود. معمولاً افراد احساس میکنند که از نظر عاطفی تحت تأثیر قرار میگیرند و هنگام تلاش برای مقابله با آن، بین احساسات مختلف در نوسان هستند. در این مرحله، اگر فرد خیانت شده در گذشته آسیب مشابهی داشته باشد، احساسات و بی ثباتی او تشدید می شود.
3. معناسازی
در این مرحله، شخص خیانت شده شروع به تجزیه و تحلیل خیانت می کند تا بفهمد چرا اتفاق افتاده است. آنها ممکن است اعمال خود، اعمال خیانت کننده و شرایط پیرامون خیانت را زیر سوال ببرند. این مرحله می تواند شامل مقدار زیادی درون نگری و خود اندیشی باشد.
4. بازسازی
اگر آنها تصمیم بگیرند که روی رابطه کار کنند، احتمالاً مرزهای جدیدی را ایجاد می کنند، با فرد خیانتکار ارتباط آزاد برقرار می کنند و اگر قبلاً این کار را نکرده اند، به دنبال کمک حرفه ای خواهند بود. اگر تصمیم بگیرند ادامه دهند، ممکن است شروع به ایجاد یک زندگی جدید بدون خیانت کنند، با تمرکز بر روند بهبودی و رشد شخصی خود.
5. پذیرش و شفا
این مرحله نهایی شامل کنار آمدن با خیانت و یافتن حس بسته شدن است. فرد خیانت شده می آموزد که ببخشد، یا برای بازگرداندن رابطه یا رها کردن و حرکت به جلو. این مرحله با بازسازی اعتماد، رشد شخصی و ارتباط جدید با خود و دیگران مشخص می شود.

ترمیم رابطه بعد از خیانت
دقیقاً به همین دلیل است که خیانت بسیار آزار دهنده است. جایی که زمانی یقین وجود داشت، اکنون عدم قطعیت وجود دارد. جایی که تفاهم بود الان سوءتفاهم هست. و در جایی که اعتقاد وجود داشت، اکنون شک وجود دارد. و این درد دارد. از آنجایی که اعتماد یا اطمینان از بین می رود، ممکن است افراد نه تنها صداقت شریک زندگی خود، بلکه ارزش و توانایی خود را برای حفظ روابط سالم زیر سوال ببرند. این می تواند منجر به احساس انزوا، ناامیدی و گرفتار شدن در چرخه ای از خیانت و درد شود.
این به عوامل متعددی از جمله عمق رابطه و ماهیت و جدی بودن عمل خیانتکارانه بستگی دارد.
همیشه بعد از اینکه یکی از طرفین به اعتماد طرف دیگر خیانت کرده است، نمی توان یک رابطه را ترمیم کرد. به عنوان مثال، ازدواج هایی وجود دارد که به دلیل روابط به طلاق منجر شده است. با این حال، ازدواج هایی نیز وجود دارند که پس از یک رابطه نامشروع زنده مانده و قوی تر شده اند.
یکی از عوامل مهم، تمایل هر دو طرف، نه فقط یک طرف، برای ترمیم رابطه خود است. هر دو طرف باید مایل باشند در مورد آنچه که برای کمک به از بین رفتن اعتماد انجام داده اند فکر کنند، اشتباهات خود را بپذیرند و مسئولیت ایجاد تغییرات در خود و اقدامات خود را داشته باشند.
بازسازی اعتماد و بهبودی از خیانت
در تلاش برای مقابله با بی وفایی و خیانت، شرکای زندگی اغلب علائم عاطفی و فیزیکی را تجربه می کنند که باید به آنها توجه شود. یک متخصص، مانند یک درمانگر حرفه ای،می تواند به شرکای زندگی کمک کند تا درد عاطفی و جسمی خود را برطرف کرده و این سوال را بپرسد: “چه چیزی من را از نظر جسمی و احساسی راحت تر می کند؟” شرکا می توانند لیستی از پاسخ های این سوال تهیه کنند و سپس یک به یک آنها را با هم بحث کنند. مهم است که به یاد داشته باشید که کار روی خیانت شامل انجام یک یا دو کار نیست، بلکه فرآیندی طولانی است که به زمان، درک، مراقبت و حمایت نیاز دارد.
اثرات ماندگار خیانت: همه شرکا نمی توانند همان سطح اعتماد و امنیت را در رابطه خود به دست آورند که زمانی احساس می کردند. برای برخی ممکن است به دلیل ماهیت موذیانه خیانت غیرممکن باشد. خواه شرکا بتوانند به سطح مراقبت و مشارکت قبلی خود برگردند یا نه، اغلب تمایلی به طلاق ندارند. آنها تعارض را اجتناب ناپذیر و آشتی ناپذیر می بینند و نگرانی شدیدی در مورد تأثیرات طلاق بر فرزندان خود دارند.
با این حال، اکثر مردم میخواهند صمیمیت خود را دوباره به دست آورند و به جای اینکه از آن دست بکشند، ترجیح میدهند روی رابطه خود کار کنند.

چگونه درمان می تواند کمک کند
مقابله با تروما به تنهایی ممکن است سخت باشد. حمایت حرفه ای می تواند تفاوت بزرگی در روند درمان ایجاد کند. در درمان، شما می توانید قبل از اینکه خیانت باعث ناراحتی طولانی مدت شود، شروع به تصدیق کنید و از طریق آن کار کنید.
برای مثال، اگر مشکلات دلبستگی دارید، یک درمانگر ممکن است به شما کمک کند تا علل زمینهای دلبستگی ناایمن را شناسایی کرده و استراتژیهایی را برای ایجاد روابط امنتر بررسی کنید.
اکثر متخصصان سلامت روان در هنگام تلاش برای بهبود رابطه پس از خیانت، نوعی از زوج درمانی را توصیه می کنند.
با این حال، مهم است که با یک درمانگر به تنهایی کار کنید تا:
هر گونه احساس سرزنش خود را بررسی کنید
برای بازسازی عزت نفس تلاش کنید
راهبردهای سالم برای مقابله با احساسات دشوار را بیاموزید.
پاسخ دهید